فلسفهٔ موسیقی چیست ؟

 

گفت و گویی با مهدی سلمانی از نوجوانان مذهبی : 

 

✍مهدی سلمانی

 

قیاس، اصطلاحی در علم اصول فقه، به معنای جاری‌کردن حکم شرعیِ یک موضوع بر موضوعی مشابه که حکمی درباره آن در متون دینی نیست. قیاس اقسام مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتند از: قیاس مَنصوص العلّه، قیاس مُستَنبَطُ العلّه، قیاس اولویت و تنقیح مناط. در خصوص قیاس مُستَنبَطُ العله، میان عالمان شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. شیعیان با تکیه بر روایات ائمه، آن را معتبر نمی‌دانند؛ اما اهل سنت برای آن اعتبار قائلند. نخستین کسی که از قیاس به صورت گسترده در فقه استفاده کرد، ابوحنیفه بود. بیشتر عالمان شیعه، قیاس مَنصوص العله، قیاس اولویت و تنقیح مناط را معتبر می‌دانند.

 

1⃣قیاس مَنصوص العله: به قیاسی گفته می‌شود که علتِ حکمِ اصل» (موضوع اصلی) با صراحت در حکم آن آمده است؛ برای مثال اگر در روایتی آمده باشد که شراب انگور نخورید؛ زیرا که مست‌کننده است، معلوم می‌شود که علت حرمت آن، مست‌کنندگی است. از این نتیجه می‌شود که هر چیز دیگری هم که مست‌کننده باشد، حرام است. به این قیاس، قیاس جَلِی یا مُصَرّح العله هم گفته می‌شود

 

2⃣قیاس مُستَنبَطُ العله: در قیاس مستنبط العله علت حکم در اصل»، نیامده است؛ اما فقیه علت آن را حدس زده است. نام دیگر این قیاس، قیاس خفی است

 

3⃣قیاس اولویت: در این گونه از قیاس، علت حکم اصل، به صورت قوی‌تری در فرع» وجود دارد؛ از این رو اگر حکم اصل، حرمت باشد، به صورت قوی‌تری حکم فرع» حرام است و اگر حکم اصل وجوب باشد، با قطعیت بیشتری حکم فرع را باید واجب دانست؛ مثلا در قرآن آمده است که به پدر و مادر، اُفّ» (واژه‌ اهانت‌آمیز)، نگویید. از حرام‌بودن حکم اُفّ»‌گفتن به پدر و مادر، با قطعیت بیشتری فهمیده می‌شود که زدن آن‌ها نیز حرام است؛ چرا که زدن پدر و مادر، بدتر از گفتن کلمه اهانت‌آمیز به آن‌ها است.

 

4⃣تنقیح مناط: نوعی قیاس است که در آن با بررسی ویژگی‌های موضوعی که درباره آن حکمی شرعی وجود دارد و کشف ویژگی‌هایی که در حکم نقش دارند، ملاک حکم شناخته می‌شود و درباره هر موضوعی که آن ملاک را داشته باشد، آن حکم هم جاری می‌شود. برخی گفته‌اند: تنقیح مناط از اقسام قیاس نیست.

 

گفتم بحث موسیقی رو برای تون یک توضیحی بدم خب مقدمتاً اینو خدمت تون بگم که خداوند یک سری تکالیفی در مسیر رشد انسان برای انسان قرار داده است یعنی گفته کار بکن کار نکن، عموم این تکالیف هم، تکالیف فطری هستند یعنی در تمامی جوامع بشری اگر بر مدار عقلانیت بچرخند ،این امر و نهی ها خود به خود توسط وجدان بشری دست یافته می شوند و اعمال می شوند مثلا تو همین جوامع بشری خیانت بد است دروغ هم بد هست. این دین و دین اسلام هم غیر از همین ها نیست که وجدان بشری امر میکند برای این که انسان نسبت به این تکالیف یک تمرینی داشته باشد به اصطلاح یک سری عبادات هم خداوند به انسان امر کرده است، در عبادات مثل نماز ، انسان تعهد می سپارد که خدایا من به حرفت گوش می دهم و این رو در روز پنج مرتبه تکرار می کنه ،به خاطر این که دائمان در معرض این است که از همین مناهی اموری که نهی شده مثل ی و قتل و اینها انسان سرپیچی نکنه یاد آورم شد که خدای من نسبت به عوامر شما مطیع هستم. پس نمازی که ما می خوانیم

در حقیقت یک تعهد سپاری است به این که من ی نمی کنم من جنایت نمی کنم من تحقیر نمی کنم دیگران رو ،من یک زندگی اخلاقی خواهم داشت، در نماز ما میگوییم ایاک نعبد »فقط تو را می پرستم.

اون چیزی که قرار اتفاق بیافته این است که در طول حیات در طول زندگی انسان فقط از خداوند اطاعت کنه اگه کسی ایاک نعبد رو بگه نمازشو سروقت بخونه ولی دیگران رو تحقیر کنه این شخص در حقیقت دروغ گفته است، نماز نخوانده، در توصیف نماز گذاران هم در قرآن می فرماید و لذین هم فیصلاتهم دائمون» یعنی کسانی که نماز می گذارند در زندگیشون این نماز تجلی پیدا می کنه باز در آیات متعدد تاکید شده بر اقامه نماز یعنی بر پا داشتن نماز و حیات دادن به همین بندگی خدا همین در پی بودن مسیر کمال در زندگی ،اون چیز که خدا از ما می خواهد برپاداشتن نماز هست یعنی برپاداشتن مکارم اخلاق یعنی یک زندگی اخلاقی داشتن!

خب مقدمه ای بود بر این که اصل دین چیزیست که مورد تایید وجدان و فطرت هست و خداوند یک نبی ظاهر داره و یک نبی باطنی داره نبی باطنش همین عقل و وجدانیست که همین انسان ها در آن مشترکند و اون نبی ظاهری هم تاکید کننده به همین عوامر نبی باطن هست. 

حالا در زمانی که واسطه های بین خداوند و بندگانش در بین انسان ها باشند مثل پیامبر یا معصومین، اوسیاء پیامبر ،هر پیامبری اوسیاء ای داشت که تبیین میکرد پس از پیامبر

عوامر و نباهی خدا رو در زمانی که این ها حضور دارند دسترسی به عوامر و نباهی خدا بی واسطه هست یعنی بی واسطه که میگیم یعنی دیگه این وسط اموری نیست که موجب حجاب و به اصطلاح عدم علم و آگاهی نسبت به عوامر و نباهی خداوند نسبت به اون مسیر کمالی که خداوند تعیین کرده، اون امور وجود نداره، امام معصومی هست که میریم بپرسیم این کار حلاله یا حرام؟ میگه حلاله یا حرامه ، پس پیامبری هست که میپرسیم اما در زمان ما که خود پیامبر نیست ، خود امام نیست و فقط ما هستیم و تعدادی متن ، این روی متن دقت کنید امیر المومنین وقتی که میخواست ابن عباس رو بفرسته برای محاجه کردن یعنی مباحثه کردن یا مناظره کردن با خوارج یه توصیه بهش کرد که تو نهج البلاغه هست گفت که قرآن را با اینا مباحثه نکن! چون در قرآن یه عبارت بکار برده در توصیفش : حمال ذو وجوه

یعنی قرآن یه متن هست اون میگه این برداشت رو من ازش میکنم ، خدا این رو گفته اما متن حماله یعنی میشه هی بَرِش حمل کرد اون چیزهایی رو که شخص بر اثر یک سری عواملی متن رو این چنین پردازش میکنه ، همه ما ذهن مون در اثر تربیت، محیط، اساتید، دوستان و این همه این اموری که در شخصیت یک نفر تأثیر داره منجر میشه که یک نرم‌افزار پردازشگر توی هر انسانی وجود داشته باشه که این پردازشگر میتونه منجر بشه به این که شخص A از این متن یک پردازشی داشته باشه و یک برداشتی داشته باشه و شخص B یک برداشتی کاملا زد اون داشته باشه، چرا ؟ چون دوتا شخصیت دارند، این شخصیت یه نرم افزاری است که پردازش میکنه اطلاعات رو ، اطلاعات متن هست پردازشگر هم ما هستیم و شخصیت ما هست ، لحاظا امیر المومنین به ابن عباس فرمود متن را با اینا احتجاج نکن مخصوصا متن‌هایی که گرد هستند، متن‌هایی که نص صریح نیست ، فرمود حمال ذو وجوه هستند ، بسیاری از آیات قرآن یعنی میشه برایش معانی متعددی را حمل کرد . اون میگه این برداشت رو از قرآن میکنم و دیگری برداشت دیگر!

شما هر چیزی را که فکرش را بکنید به خودی خود مطلق است اما زمانی که به دست ما میاد میشه نسبی!

پیامبر در اثر مثلا این که کسی شراب میخورد، اعدامش نمیکرد ! شلاغش میزد نهایتا تنبیه این چنینی داشت .

آخه خوارج انسان های افراطی بودند

و خیلی سریع به سمت مصادره اموال و تنبیه های شدید میرفتند و امیر المومنین هم در احتجاجش به خوارج میگوید پیامبر این کارها رو نمیکرد، پیامبر یک شخص رو وقتی هم که اگر حالا فرض بگیرید زِنا با زن شوهردار کرده بود و حکمش اعدام بود مصادره اموالش نمیکرد بلکه پیامبر حکم رو اجرا میکرد بعد خودش بر این شخصی که حکم رو اجرا کرده بود نماز میخواند آن هم نماز میت و بعد هم اموالش رو به این ورثش تقسیم میکرد، این افراطی گری ها رو خوارج داشتند پس امیرالمومنین به ابن عباس گفت با سیره رسول خدا با آنها احتجاج کن

نه با متن که حمال هستند!

 

خب الان در عصر غیبت ، ما هستیم و متون ! چاره ای نداریم جز پیدا کردن احکام شرعی از راه متن ، خود شخص وجود نداره که من برم بپرسم این حلاله یا حرام؟ لحاظا موجب اختلاف برداشت ها و اختلاف فتوی ها میشه در بین فقها!

قبل از اینکه این بحث رو روشن کنم ، نکته مهمی هست که نمی‌توانم نگویم و آن این است که محتوای دین را درست به نوجوانان و جوانان منتقل نکرده‌ اند » 

من میخواهم در رابطه با موسیقی یه مقدار این بحث رو روشن تر کنم ، موسیقی ما تعدادی روایات داریم

که این روایات بعضی شون به صورت مطلق استفاده از آلات موسیقی را نهی میکند! بعضی دیگرشون ازش برمیاد که در عروسی استفاده از بعضی از این آلات موسیقی اشکال ندارد! بعضی دیگر از این ها مربوط به آواز هست ، آواز ها رو به حالت ریتمیک میخواندند مثلا ریتمی داشت که مثلا حالا گاهی وقت ها در مجالس رقاصی از این استفاده میشد!

گاهی وقتا هم یه عیدی بود مردم دور هم جمع بودند و همون آواز ریتمیک خوانده میشد بلکه رقاصی نبود!!

روایات متعددی ما در این زمینه داریم، روایات مطلقی داریم که از موسیقی استفاده نکنید، خوانندگی نشود! اما همین روایات یک سری روایات دیگری در کنارش هست!!

که میتواند کمک کند به فهم این روایات، مثلا میاد میپرسه که آیا آواز خواندن به همون صورت ریتمیک در عید قربان مجازه ؟ پیامبر پاسخ می‌دهد که این از اون آوازهایی نیست که زن و مرد در آن قاطی میشوند! یعنی در این مجلسی که شما تو عید قربان گرفتید دور هم جمع شدید مجلس لحو لعب نیست! حالا آواز و دارید میخوانید اما ممکنه هم ریتمش هم جوری باشه که همون ریتم مجلس لحو لعب بوده باشه ولی اینجا اون لحو لعب انجام نمیشه!! بعضی از فقها هم در فتوا هایشان میگویند در بعضی جاها از یک حکم شرعی میتوانیم کوتاه بیاییم بنا بر نظریات مردم آن جامعه و نوع زندگی و دیدگاه شان.

 

باز این نکته رو در فهم روایات باید مدنظر قرار داد که اول استفاده از آلات موسیقی و نوازندگی و خواندن و به اصطلاح یه مجلس شاد درست کردن از همون زمان بوده است حتی از قبل ترش هم بوده بعد از فتوحاتی که در ایران شد که این جریانش هیچ ربطی هم به اسلام نداشته است

 

حالا یک تفاوتی بین عصر حاضر و اون عصر پیدا میشه، اونجا وقتی که بالاخره میخواستند این مجلس درست بشه معمولا افرادی، تعدادی باید نوازندگی میکردند بعد حالا این مجلس درست شد میخواهند حالا این افراد بالاخره افرادی هستند که برای بهره های بردند و معمولا این مجالس رو درست میکردند!

شعر عرفانی که نمیخواندند!

یک خانومی هم می آمد میرقصید و آواز میخواند! و این مجلس بالاخره شادی به همون سبک سیاق پارتی امروزه ی خودمون برای خودشون اون زمان درست میکردن؛ یعنی این مجلس به صورت طبیعی خودش مجلس حرامی بود! چرا ؟ چون خانومی با اینا که نامحرم بود نوازنده بودند و غیر این هم می آمدند میخواندند! مجلس این چنینی رو اسلام نمی پسنده ! که محرم و نامحرم قاطی بشوند و مثلا به صورت شهوت انگیزی بخوانند و لذت جوی کنند! اغلب روایات ما که نهی کرده که خصوصا در زمان ائمه روایت وارد شده ناظر به این مجالسه ! لحاظا مرحوم فیض کاشانی میگه موسیقی خودش حرمت نفسی نداره ، بلکه شما بستگی داره در کجا استفاده کنی ! در چه مسیری ازش استفاده کنی؟ (درست مانند یک چاقو که بستگی داره شما چگونه ازش استفاده کنی ) فتوا های مشهور فقها این است که موسیقی اگه به درد مجلس لحو لعب بخورد حرام است! ولی فتوا های مرحوم فیض کاشانی که از بزرگترین اساتید و فقهای مشهور هستند و کتاب الوافی رو نوشتند که تمامی روایات فقهی را جمع آوری کرده و توضیح و تفسیر کرده است ، می‌گویند، موسیقی به ذاته حرام نیست ، بستگی دارد چه کاری با آن انجام دهید . مرحوم آیت الله صانعی هم فتوا های اخیرشون همین بود که در رساله هاشون هم نوشتند . خب حالا با توجه به این اختلاف نظری که بین فقها هست، ما نمیتوانیم سختگیری شدیدی بکنیم در بحثی مانند موسیقی! ولی وقتی که موسیقی در این مجلس پارتی که زن و مرد هم باشند و باعث تحریک و شهوت انگیز باشد این رو همه حرام میدونن حتی گوش دادن این موسیقی رو در اون مجلس!

 

ما در این قسمتش به جاست که حالا اگه حکومتی بر مبنای اسلام هست، مردم مسلمان هستند در این جامعه بیان روی این قسمت قدر متیقن تاکید کنیم بگیم اگه این کار نشه

 

(قدر متیقن، فرد یا حصه‌ای از مطلق است که به یقین حکم شامل آن می‌شود، مانند: قلّد المجتهد» که قدر متیقن از آن، تقلید از مجتهد اعلم است. و یا مانند آن که مولا قبلا با عبد خود درباره فضیلت آزاد نمودن رقبه مؤمن سخن گفته و بعد به او بگوید: اعتق رقبة»، که قدر متیقن آن، رقبه مؤمن است)

 

اما تو این قسمت هایی که اختلاف فتوا وجود داره ، به نظر میرسه بهتر هست که از این فضایی که شرع قائل شده که شخص میتونه این کار رو به فتوای مجتهدی حلال انجام بده این فضای وسیعی که پیش میاد رو باید‌ ازش استفاده کرد! نباید یک دیدگاهی رو حاکم کنیم بر حکومت که نتیجه اش این بشود که سخت گیرانه ترین فتواها در آن اعمال بشود اما در جایی که اختلاف فتوا هست ،باید از وسیع ترین و سهل گیر ترین فتوا استفاده کرد تا بیشترین سهولت به دین داده شود ، ما که همون‌طور گفتم در زمان حاضر با متن سر و کار داریم و خیلی از احکام شرعی برای ما با یقین و علم میسور نیست دست پیدا کردن بهش،

شرع هم که این سهل گیری رو بر ما کرده که تو میتوانی به فتوای فقیهی که این کار رو مباه میدونه این کار رو انجام بدی! خب چرا حکومت نیاد از این سماحت و سهولت دین و از این فضایی که فراهم آورده استفاده کنه!

 

پیامبر فرمود : من مبعوث شدم بر شریعت بزرگوار و آسان

 

 در کلامی از امیرالمؤمنین هم نقل شده که خداوند دوست دارد که از رخصت‌هایش یعنی جایی که امور مباهی مثل همین الان که بر فتوای فلان فقیه میشود فلان موسیقی رو که به فتوای فلان فقیه هم حرام است کسی که مقلدشون هست ازش استفاده کنه و گوش بده این موسیقی رو و هیچگونه مشکلی ندارد.

خداوند دوست دارد که از رخصت هاش و از وسعت هاش بهرمند بشوند انسان ها، کما اینکه دوست دارد که از اونجایی که امر و نهی کرده و امری رو واجب کرده به جا آوردنش رو ،مردم اون کار رو اطاعت و انجام بدهند، همینطور که اونجایی اام کرده دوست دارد مردم از اامش اطاعت کنند و اونجایی هم که رخصت داده دوست دارد مردم از این رخصته بهر برداری کنند و خودشون رو در تنگنا قرار ندهند. جمع خوانی و تک خوانی دختران بدون مفسده را بسیاری از آقایان از جمله مرحوم خویی حرام نمی دانند.در مورد موسیقی و حتی تک خوانی دختران و ن هم نظر امام خمینی هم همین است ، یعنی تک خوانی دختران و پسران از نظر بعضی فقها طبق نظرات شان حرام نیست مگر اینکه این دو ویژگی را داشته باشه ۱.غنا ۲. قصد لذت اگر این دو باشه حرامه که در بحث سرود به نظر میرسه تحریک آمیز نیست!

 

اگر یک جمع بندی بخواهم بکنم : موسیقی یک صدای ریتم دار است که انسان به واسطه حس‌ فطری زیبایی دوستی‌اش از آن لذت می‌برد. حتی مرحوم فیض‌کاشانی از فقهاء ومحدثین بزرگ شیعه در۴قرن پیش با توجه به مجموع ادله فقهی معتقد است ابتداءً موسیقی حرام نیست و فقط زمانی که توأم با محرماتی مثل مجالس پارتی و اختلاط نامشروع شود حرام می‌شود ، در مورد تک خوانی دختران در مورد بحث موسیقی و صدای ن این برداشت را میتوانیم داشته باشیم که 

1⃣یک نظر شرعی داریم

2⃣و یک نظر عرفی

 

نظر شرعی رو عرض کردم که اگر تحریک آمیز و غنا نباشه مشکلی و موردی بر حرام دانستنش نیست 

حتی در حوزه علمیه قم بسیاری از فقها هستند که میگویند آهنگ های هایده و مهستی و حمیرا هم حرام نیست تا زمانی که طرف رو تحریک کنه، اگر تحریک کرد ، فرد نباید گوش بدهد ،که باز یه تفسره ی دیگری هم داره که مثلا در مراسمی بودیم که تک خوانی دختری صورت گرفت ، اگر برای افراد خاصی یا یک فردی تحریک آمیز بود، برای خود آن فرد حرامه و در آن لحظه میتواند به دو کار انجام بدهد

 

1⃣خودش را با چیز دیگری سرگرم کند (صحبت با دوستی یا تلفن همراه) تا آن تک خوانی به پایان برسد

2⃣یا آن مکان را ترک کند

 

نظر عرفی هم یه نظر دیگه ایست 

که به عنوان مثال سرپرست های گروه های سرود در یک‌ مجموعه جمع میشن و صحبت میکنند و نظر خواهی میکنند که دختران در امور تک خوانی سرود ، تک‌خوانی بکنند یا ن ، که اسم دیگرش دمکراسی یا رفراندوم است نظرسنجی میشود و در نهایت مشخص میشود که بالاترین درصد قبول کردن یا نکردن بر فرض اگر قبول کرده باشن که تک خوانی دختر نباشه ، پس همه موظفند که تن بدن به این رای و عمل بکنند که درگیری پیش نیاد ( اگر کسی نقض قوانین کرد ، توسط اون انجمن و ریاست مجموعه جریمه شه یا محدود به اجرا بشه) دوستان هر وقت اعلام کردند تمامی نوشیدنی ها حرامه بدونید موسیقی هم حرامه

✅نوشیدنی حلاله مگر اینکه به فرد ضرر برسونه

✅موسیقی هم حلاله مگه اینکه برای فرد ضرر داشته باشه

 

 دین اسلام و قرآن و پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) گفتند فقط گریه گریه گریه ؟ آیا اسلام از ما خواسته که همش اندوه و غصه بخوریم و گریه کنیم ؟ به جان من که اسلام همچین چیزی نگفته ،خود خدا هم الان بیاد میگه من همچین چیزی نگفتم

 

هر چیزی جای خود را دارد 

➰گریه و اندوه جای خود

➰رقص و شادی هم جای خود

مثال ادبیاتی بزنم : تگرگ، باید اردیبهشت را به دلواپسی بکشاند،

گیلاس، جایش، چلّه مرداد است.

برگها باید وسط مهر و.

کسی که چاقو را ساخته به فکر چه بوده به نظر شما ؟

چاقو خوب است یا بد است ؟ 

اگر بگویید خوب است پس چرا خطرناک است ؟ (مثلا فردی با چاقو را فرو کند در شکم کسی )

اگر بگویید بد است پس چرا مفید و کاربردی است؟ (پوست کندن میوه و.)

خوب و بد ، دو صفت هستند که افراد برای خودشان مشخص میکنند که چه چیزی بد است و چه چیزی خوب

پس لطفاً مغالطه نکنید 

در کل موسیقی ای که انسان را دپرس و افسرده میکند و او را به عشق های شکست خورده میبرد حرام است 

باز اینجا خود فرد تصمیم گیرندست زیرا افرادی هستند که از افسردگی خوششان می آید و به من و شما و هیچ دیگری مربوط نمیشود ، در ضمن فرق بین حرام و گناه رو بعضی دوستان نمیدانند

 

حرام یعنی انجامش بدی ، ممکنه برای خودت ضرر داشته باشه

اما گناه یعنی انجامش نده اگر بدی جریمه میشی

 

این یک کلیاتی در مورد فلسفهٔ موسیقی و احکامش بود که در جزییات آن وارد نشدم و میتوانید با مراجعه و خرید کتاب های زیر ، جزییات آن را مطالعه کنید.

1⃣ جریان شناسی ضد فرهنگ ها از استاد عبدالحسین خسروپناه (استاد تمام فلسفه اسلامی و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است. او در حال حاضر استاد فلسفهٔ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، و امام جمعهٔ موقت دزفول نیز هست.)

 موسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی»

 

2⃣ هشت گفتار درباره ی فلسفه ی موسیقی از داریوش صفوت(موسیقی‌دان سنتی، نوازنده سنتور و سه‌تار و از شاگردان حبیب سماعی، ابوالحسن صبا و محمد ایرانی مجرد بود. او از جمله بنیان‌گذاران مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران در سال ۱۳۴۷ است.)

 

3⃣ فقه هنر مجموعه مقالات نخستین همایش ملی» تحت اشراف علمی آیت الله ابوالقاسم علی دوست به کوشش : سید محمد حسین نواب ، مهدی همازاده و هادی جهانگشا

( آیت الله ابوالقاسم علی دوست : مجتهد، فقیه، فیلسوف فقه، مدرس درس خارج فقه و اصول، نویسنده و محقق اسلامی است. وی رئیس اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت،عضو جامعه مدرسین، رئیس کرسی‌های نظریه‌پردازی (علوم نقلی) رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه و با رتبه استادی عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.)

فلسفه حجاب از دیدگاه مهدی سلمانی با منابع معتبر فقهی

فلسفه موسیقی از دیدگاه مهدی سلمانی با منابع شرعی

موسیقی ,یعنی ,حرام ,انسان ,قیاس ,استفاده ,داشته باشه ,دوست دارد ,خوانی دختران ,حرام نیست ,امیر المومنین
مشخصات
آخرین جستجو ها